loading...
اس ام اس و داستان
کیر خر
گه یخوز
کیر خر
گه یخوز
کیر خر
حمید بازدید : 57 دوشنبه 04 دی 1391 نظرات (0)
چند قورباغه از جنگلی عبور میکردند که ناگهان دو تا از آن ها داخل گودال عمیقی افتادند.بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند،وقتی دیدند که گودال چه قدر عمیق است،به دو قورباغه دیگر گفتند که راه چاره ای برای خروج از چاله نیست و شما به زودی خواهد مُرد.دو قورباغه این حرف ها را نشنیده گرفتند و با همه توان کوشیدند تا از گودال بیرون بپرند؛اما قورباغه های دیگر مداوم میگفتند که دست از تلاش بردارن چون نمیتوانند از گودال خارج شوند بالاخره یکی از دو قورباغه تسلیم گفته های دیگر قورباغه ها شد و دست از تلاش برداشت و سرانجام به داخل گودال پرت شد و مُرد؛اما قورباغه ی دیگر با همه توان برای آمدن از گودال تلاش میکرد. هر چه بقیه قورباغه ها فریاد میزدند که تلاش بیشت. فایده ای ندارد،او مصمم تر میشد.تا این که بالاخره از گودال خارج شد.وقتی بیرون آمد بقیه قورباغه ها از او پرسیدند:مگر تو حرف های ما را نمی شنیدی؟ معلوم شد قورباغه ناشنوا است؛در واقع او در همه مدت فکر میکرد دیگران او را تشویق میکنند.
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    این وبلاگ در چه سطحی است؟
    کیر خر
    آمار سایت
  • کل مطالب : 4
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 11
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 12
  • بازدید ماه : 12
  • بازدید سال : 95
  • بازدید کلی : 1,130
  • اما حسین